جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1494
توحید احدی و واحدی از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
احمدعلی مظلوم‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیدگاه نهایی علامه طباطبایی درباره حقیقت توحید، توحید حقیقت وجود است. بر این اساس خداوند متعال تنها مصداق حقیقی وجود است و همه کثرت‌ها، به کثرت در ظهور و تجلیِ همان حقیقت واحد بازمی‌گردد. در این دیدگاه مقام ذات الهیمنزه از هرگونه تعین مفهومی‌‌ و مصداقی و فوق هر اسم و حکمی حتی همین تنزه و اطلاق است. ایشان نخستین تعین ذات الهی را اطلاق و صرافت آن می‌دانند که همان مقام احدیت است و همه تعینات را به سلب تحصیلی از ذات الهی نفی می‌کند. از دیدگاه ایشان سپس تعین هویت و بعدازآن مقام واحدیت است که مشتمل بر ظهور تفصیلی اسماء الهی است؛ ایشان اسماء حسنی و صفات الهی را اگرچه داراى مفاهیم متعددى هستند، اما فقط دارای یک مصداق که همان ذات اقدس الهی است می‌دانند. مقام احدیت جنبه بطون و مقام واحدیت جنبه ظهور وحدت حقه حقیقیه است.در این پایان‌نامه ابتدا دیدگاه عرفانی ایشان درباره توحید خداوند در مقام احدیت و واحدیت تبیین شده است. سپس دیدگاه ایشان در تبیین و اثبات عقلی توحید بر مبنای تشکیک وجود از طریق براهین صرف الوجود، بسیط الحقیقه، عدم‌تناهی و صدیقین مورد بحث قرار گرفته است و نشان داده شده است که این مبنا توحید واحدی را اثبات می‌نماید؛ اما توانایی اثبات توحید احدی را ندارد. آنگاه دیدگاه ایشان در تبیین و اثبات عقلی توحید احدی و واحدی بر مبنای وحدت شخصی وجود از طریق براهین فوق مورد بررسی قرار گرفته است. سپس به آیات و روایاتی پرداخته شده است که از دیدگاه ایشان بیان‌گر توحید احدی و واحدی‌اند یا ایشان این دیدگاه را در تبیین و تفسیر آن‌ها به‌کاربرده‌اند. ضمناً در این پایان‌نامه با روش مطالعه کتابخانه‌ای و رویکرد توصیفی تحلیلی عقلی با تکیه‌بر آموزه‌های وحیانی، به تبیین دیدگاه علامه طباطبایی در این زمینه پرداخته شده است.
ولایت از دیدگاه علامه طباطبائی
نویسنده:
عباس مصلائی پور یزدی، ملیکا کردلویی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
ولایت مانند حقیقت و وجود دارای مراتب و مدارجی است. ولاء تصرف یا ولاء معنوی بالاترین مراحل ولایت است، نوعی اقتدار و تسلط فوق العاده تکوینی است. بررسی معانی لغوی و اصطلاحی واژه ولایت، زمینه فهم دقیق و درست معانی ولایت که در قرآن و روایات در حق نبی و امام به کار رفته است را آماده می سازد. ازحیث معنای لغوی و اصطلاحی کمتر واژه ای همانند ولایت دارای گستره معنایی است. ولایت در لغت به معنای قرب، نزدیکی، محبت و سرپرستی است، علامه طباطبایی ضمن حفظ معنای قرب در لغت ولایت، امارت و تصرف را نیز از دل آن استنباط می کند. یکی از اسمای حسنای خدای سبحان «ولی» است و تنها «ولی» نیز اوست انسان برای اینکه ولی خدا شود، باید به معرفت و اخلاص برسد تا مظهر نام مبارک «الصمد» و نام والای «ولی» که از اسمای حسنای حق است در او متجلی شود، زیرا منشا ولایت الهی صمدیت خدای سبحان است. تصرفات خاص ولی الله در عالم به خاطر قرب او به خدا است که به اذن خدا این مقام را دریافت کرده است. در این مقاله سعی شده است دیدگاه های علامه طباطبائی در باب ولایت بیان شود.
صفحات :
از صفحه 131 تا 153
بررسی و تبیین جایگاه و ساختار درونی عالم اسماء از دیدگاه علامه طباطبائی
نویسنده:
سمانه کهربائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معرفت به ذات و اسماء الهی، به دلیل نقشی که در خدا شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی دارد، از اهمّ مسائل کلامی، فلسفی و عرفانی به شمار می‌رود. بواسطه عدم امکان شناخت ذات، عالم اسماء یا وجه الله حد نهایی شناخت ما از خدا است. این عالم که در مرتبه علت برای عالم عقل است، واسطه بین ذات و سایر مراتب هستی می‌باشد. انسان نیز به گفته قرآن، تمام اسماء الله را دارا بوده، و الله او را تشویق می‌کند که به صبغه او درآید. فهمیدن ساختار درونی این عالم علاوه بر فهم ساختار درونی الله، کلید فهم ساختار عالم عقل و عوالم بعدی و شناخت حقیقی‌ترین و باطنی‌ترین لایه انسان است. علامه طباطبایی با روشی ترکیبی در رساله اسما و در المیزان به این بحث پرداخته است. او تلاش دارد تا هماهنگی بین قواعد عقلی و متون دینی را در این متون نشان دهد. ما در این تحقیق سعی می‌کنیم تا جایگاه هستی شناسانه اسماء و ساختار درونی آنرا از دیدگاه علامه تبیین و تحلیل نماییم.
مبانی جری و تطبیق از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
شادی نفیسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قاعدة «جری»، قاعده ای تفسیری برگرفته از آموزه های اهل بیت علیها السلام است که کانون توجه علامه طباطبایی بوده و پس از ایشان، در تحلیل دسته ای از روایات تفسیری، مورد توجه محققان شیعه قرار گرفته است. این قاعده در تحلیل تفسیری روایات دشواریابی که بسیاری از آیات قرآنی را بر ائمه علیها السلام تطبیق می دهد، نقش مهمی دارد. در این مقاله تلاش شده با بررسی توضیحات پراکنده علامه و شیوة ایشان در به کارگیری این قاعده، مبانی این قاعده از دیدگاه ایشان استخراج شود. زمان شمولی و جهان شمولی قرآن، برخورداری قرآن از سطوح و لایه های متعدد معنایی، مرجعیت علمی ائمه علیها السلام ، نقش تعلیمی ائمه علیها السلام ، عدم تحریف قرآن، اصل بودن عمومیت آیه، دلالت لفظی بر جری و درعین حال تفاوت آن با تفسیر و ضابطه مند بودن این دلالت با تقطیع از سیاق و زمان نزول از جمله مبانی ایشان در این زمینه است.
نگاهی به مبانی فهم مفردات قرآن و نقش آن در تفسیراز دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
امیررضا اشرفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چگونگی فهم مفردات قرآن در فرآیند تفسیر، تابع ضوابطی است و از مبانی خاصی ریشه میگیرد. این مقاله با واکاوی متن تفسیر المیزان درصدد به دست دادن مبانی فهم مفردات قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و بیان تأثیر آن در تفسیر قرآن است. به باور علامه: 1. خصوصیات مصادیق مفردات الفاظ قرآن، خارج از موضوع له آنهاست. این امر امکان اطلاق حقیقی یک واژه بر مصادیق متعدد و به ظاهر متفاوت را فراهم میسازد. 2. مفردات قرآن در آیات مرتبط با صفات خدا و عالم آخرت غالباً در مصادیقی ماورایی و متعالی به کار رفته اند؛ ازاین رو مصادیق رایج و عرفی این واژگان، نباید ذهن مفسر را از توجه به معانی متعالی آنها منصرف نماید.3. به علت تحول معنایی برخی واژگان در گذر زمان، معنای آنها در عرف قرآن متفاوت از معنایی رایج آنها در میان عرب زبانان است، معیار فهم درست این گونه مفردات، کاربرد رایج آنها در عصر نزول است. 4. برخی مفردات در عرف قرآن معنای ویژه ای یافته اند که باید در تفسیر مفردات قرآن مورد توجه قرار بگیرد.5. بسیاری از واژگان دخیل، در زبان عربی معنایی تازه یافته اند، معنای این قبیل واژگان باید با توجه به کاربردهای آن در زبان و ادبیات عرب فهم شود.
منشا حیات اجتماعی از نظر علامه طباطبایی
نویسنده:
یحیی بوذری نژاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 41 تا 62
حکمت شرور و بلایا در عالم خلقت از دیدگاه عبدالرزاق لاهیجی و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
جابر امام قلی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شر،از مقوله هایی است که از دیرباز تاکنون فکربشربویژهانسانهای خدا شناس را به خود مشغول کرده است،و درادیان مختلف نیز به آن توجه شده و سعی برآن شد تا با توجه به حکمت،قدرت،شفقت و علم الهی،وجود شر توجیه گردد.در ادیان الهی با در نظر گرفتن علل پیدایی شرور انتساب آن به خدای متعال نفی شده است.به همین خاطر در ادیان زرتشت،یهودیت،مسیحیت و اسلام، شاهد مباحث مهمی در موضوع شر هستیم. قرآن، درسوره‌های اسراء/ 83، فصلت/ 51، معارج/20 و فصلت/49 بر ابتلای انسان به انواع شرور تاکید و خاطر نشان کرده که به وجود آمدن این شرور زمینه ساز شکوه و جزع انسان از خدای منان است. در این تحقیق تلاش شده است از طریق مطالعه ی آثار دو حکیم الهی جناب عبدالرزاق لاهیجی و علامه طباطبایی و تحلیل مباحث آنان(روش توصیفی-تحلیلی) به حل مساله شر پرداخته شود. علامه در بحث حکمت الهی پس از اثبات حکیم بودن باری تعالی، می‌گوید حکمت برخی شرور از ما پنهان است یا برخی شرور وسیله پیشرفت، یا آزمایش یا مایه پند و عبرت برای دیگران است؛ مرحوم لاهیجی وجود را خیر محض می‌داند، و اگر به نظام کل نگاه شود آنچه که ما شر می‌پنداریم جز خیر چیزی نیست، مثلاآتش بطور کلی به آن نگاه شود منافع بسیار بر آن مترتب است، اما همین آتش نسبت به کسی که خانه او را سوزانده شر است، پس از اثبات عادل بودن باری تعالی شرور اخلاقی و اجتماعی و جنگ‌ها بدست خود انسان‌ها است، علم الهی عین ذات اوست و ذات او چون خیر محض است پس هر آنچه باری تعالی می‌آفریند جز خیر محض نخواهد بود. این دو بزگوار در مبحث قضا و قدر شر را از مقوله عدم، و در فرض وجودی بودن، آن را نسبی می‌دانند، از طرف دیگرخیرکثیر بر شر قلیل غلبه دارد،علامه در ذیل همین مبحث نسبت وجود عمل را با اراده انسان، امکان می‌داندکه اگر انسان بخواهد عمل محقق می‌شود چه عمل خیر و چه شر، پس برخی شرور با اختیار انسان است. این عالم، عالم ماده، یعنی موجودات بالقوه اند و استعداد این را دارند که بالفعل شوند به همین دلیل اقتضای این عالم در این است که درآن نقص و ناملایمات موجود باشد، طبیعت این عالم اینگونه است. ونقص نیز در برابر کمال، شر و کمبود به حساب می‌آید. پس با این همه تفاصیل، شروردر عالم به حضرت حق انتساب ندارد.
جریان اقلیت و اکثریت از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید صدر
نویسنده:
محمدقاسم مبارز، قاسم جوادی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پیش از اینکه مذاهب اسلامی عناوین خاص به خود گیرد، در صدر اسلام دو جریان با دو دسته تفکر متفاوت در کنار هم می زیستند. این گفتار می کوشد دیدگاه علامه طباطبایی و شهید صدر را به عنوان دو اندیشمند شیعی در این موضوع، منعکس نماید. در بررسی دو اندیشه، نکات مشترک فراوان به دست می آید. بر شمردن برخی اندیشه های ویژه و عملکرد خاص از سوی دو جریان، استمرار مسیر اصیل اسلامی در چار چوب اندیشه اقلیت و منحرف شدن اکثریت از این مسیر، برخورد نقادانه و تحلیل گونه، از این موارد است. با این همه، شیوه و روش این دو اندیشمند شیعه برای بررسی موضوع، ویژه هریک از این دو شخصیت علمی است و دو روش متفاوت قلمداد می شود. که در این مقاله به آن پرداخته شده است.
مبانی نظری و مفهوم انسان معنوی در اندیشه ابن سینا و علامه طباطبایی
نویسنده:
رحمت الله موسوی مقدم، زینب بیرانوند
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
انسان در دنیای معاصر، نیازمند تدوین الگو و سبک معناداری از زندگی است تا با رصد نقطه تعالی و کمال، بر محور آن حرکت کند و به مسیر هدایت رهنمون شود. رسیدن به چنین گونه ای از زندگی که بسیاری از انسان شناسان و فیلسوفان الهی و حتی غیر الهی بر ضرورت آن تأکید کرده اند، نیازمند ارائه الگوی شایسته ای از شخصیت انسان به نام «انسان معنوی» است. پژوهش حاضر به تبیین و تحلیل دیدگاه های دو اندیشمند و فیلسوف اسلامی ابن سینا به عنوان یک متفکر عقل گرا و علامه طباطبایی در مقام یک حکیم صدرایی با نگرش دینی درباره مبانی فکری انسان معنوی پرداخته و با شاخص قرار دادن عقل و وحی، مفهومی از انسان معنوی را ارائه نموده است. ازجمله مهم ترین مبانی فکری انسان معنوی در نگرش سینوی، مرجعیت عقل، خیریت و حقانیت محض حق تعالی، سریان عشق در کائنات و تکامل تدریجی عقل است. در منشور فکری علامه نیز مهم ترین مبانی فکری انسان معنوی عبارتند از: وحدت وجود، مبدئیت محض حق تعالی، شرافت نفس ناطقه، فطرت الهی و فقر محض کائنات. مفهوم انسان معنوی در حکمت سینوی به وجهی معادل «انسان معقول» و در اندیشه علامه طباطبایی، بیشتر دارای صبغه دینی و مبتنی بر گرایش های فطری است. گرچه انسان معنوی موردنظر آن دو به لحاظ گرایش های متافیزیکی شان، دارای وجوه مشترک زیادی است، اندیشه علامه طباطبایی به دلیل تکیه بر تعالیم دینی در کنار دریافت های عقلی، برجستگی خاصی دارد که می توان آن را هم تراز با انسان دینی (الهی)، انسان فطری و طبیعی لحاظ نمود.
صفحات :
از صفحه 141 تا 158
نسبت میان عقل و ایمان از دیدگاه پلنتینگا و علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه‌ شریف‌زاده خاوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی مسئله نسبت میان عقل و ایمان از دیرینه ترین دغدغه های بشر است. در این رساله بر آنیم که دو دیدگاه فیلسوف مسیحی آمریکایی آلوین پلنتینگا و فیلسوف مسلمان شیعه علامه سید محمد حسین طباطبایی را در این موضوع مورد بررسی قرار دهیم.سوالاتی که در پی پاسخ آنها هستیم اینست که دیدگاه این دو فیلسوف درباره نسبت میان عقل و ایمان چیست؟ از عقل و ایمان چه معنایی مورد نظر ایشان است و چه نقاط اشتراک و افتراقی میان این دو دیدگاه وجود دارد؟ آیا میان عقل و ایمان در این دو دیدگاه تعارضی وجود دارد؟!پلنتینگا معتقد است اگر باور دینی صادق باشد، موجه و یا به بیان بهتر، به لحاظ معرفتی تضمین شده خواهد بود. او با انتقاد از قرینه گرایان که قائلند برای توجیه باور دینی استدلال لازم است معتقد است که مومنان را با اثبات و استدلال کاری نیست، اما اعتقاد به خداوند اعتقاد پایه و اساسی است و این ایمان نامعقول و خلاف عقلی نیست.علامه طباطبایی زیر بنای ایمان را عقل، فهم و استدلال می داند و تصدیق و ایمان از نتیجه دلیل حاصل می شود و ایمان هنگامی کامل است که بر اساس دلایل عقلی بنا شده باشد. او روش برهانی را، از همه ی روش ها برتر دانسته است.بر مدل معرفتی پلنتینگا اشکالات چندی وارد است، از جمله: نسبی گرایی، برون گرایی، دوری بودن و ... پلنتینگا را باید جزو ایمان گرایان محسوب کرد، اما نه ایمان گرایی افراطی که به تحقیر عقل پرداخته اند، بلکه او میان عقل و ایمان تعارضی نمی داند و معتقد است که ایمان به خداوند در زمره احکام عقل است. با توجه به اینکه از نظر او اعتقاد به خدا با اینکه معقول است، لیکن به استدلال و قرینه احتیاجی ندارد. دیدگاه پلنتینگا که در برابر ملحدین از دین و اعتقاد به خداوند دفاع می کند، ارزشمند است، لیکن نظر علامه طباطبایی چون به استدلال عقلی برای ایمان دینی پایبند است، پسندیده تر می باشد.
  • تعداد رکورد ها : 1494